جدول جو
جدول جو

معنی ناظر عام - جستجوی لغت در جدول جو

ناظر عام
(ظِ رِ عام م)
حاکم یا قائم مقام او که در صورت عدم تعیین ناظر خاص از طرف واقف به عنوان منصب ولایت عامه امور وقف را اداره می کند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بار عام
تصویر بار عام
اجازۀ ورود همگان به بارگاه شاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفیر عام
تصویر نفیر عام
کنایه از قیام همۀ مردم برای جنگ با دشمن
فرهنگ فارسی عمید
(ظِ رِ خاص ص)
آنکه تولیت او از طرف واقف معین و مقررشده است. آنکه بر دخل و خرج موقوفه ای نظارت دارد
لغت نامه دهخدا
(یِ بِ عام م / یِ بِ)
به اعتقاد شیعۀ امامیه، فقها و مجتهدین نایب عام امام زمانند در ابلاغ احکام شرع و اخذ سهم امام
لغت نامه دهخدا
(رِ)
پذیرایی عمومی. شرفیابی همگانی، مقابل بار خاص، پذیرایی خصوصی. رجوع به ’بار’ شود: و آنروز بارعام بود. (کلیله و دمنه).
بارعام است و در کعبه گشاده ست کز او
خاصگان بانگ در جنت مأوا شنوند.
خاقانی.
در نوبت بار عام دادن
باید همه شهر جام دادن.
نظامی.
آشنایان ره بدین معنی برند
در سرای خاص بار عام نیست.
سعدی (طیبات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناظر خاص
تصویر ناظر خاص
وینار گر ویژه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بار عام
تصویر بار عام
بار همگانی اجازه ورود بمجلس بزرگی یا جشنی را بهنگام دادن
فرهنگ لغت هوشیار